• وبلاگ : فصل زرد كافري
  • يادداشت : پروانه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    عصباني بود ... توپي که بچه هاي همسايه توي حياط انداخته بودن توي دستش بود ... کارد رو گرفته دستش که ....! تازه يادش افتاد خودشم يه روز بچه بوده!!! به روز رساني قشنگي بود
    پاسخ

    سلام ممنون از حضورت کاش گاهي يادم بره گاهيم يادمون نره