فصل زرد کافری | ||
توی سنگر دراز کشیده بود. پروانه ای بال زد و روی مگسک نشست. زل زد به پروانه و یادش رفت شلیک کند.
پشت کامپیوتر نشسته بود. پروانه ای روی مونیتور نشست. خیره شد به پروانه و یادش افتاد زمانی عاشق بوده است.
روی نیمکت نشسته بود. پروانه ای روی دسته عصایش نشست. یادش رفت پیر شده، بلند شد و دنبال پروانه دوید.
[ جمعه 90/9/18 ] [ 3:43 عصر ] [ کافر ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |